مدیریت دانش

مدیریت دانش در اوایل دهه ۱۹۹۰ به طور جدی وارد مباحث سازمانی گردید، گرچه بحث و مذاکره در رابطه با دانش خیلی پیش تر آغاز شده بود. دوره ۱۹۹۵- ۱۹۹۰ به عنوان نخستین نسل مدیریت دانش شناخته شده است. طی این نسل، بسیاری از اقدامات برتعریف مدیریت دانش، بررسی فواید بالقوّه آن، برای تجارت و طراحی پروژه های تخصصی مدیریت دانش مبتنی بود. نسل دوّم مدیریت دانش در سال ۱۹۹۶ پدیدار شد. به این شکل که بسیاری از سازمان ها، پست های جدید سازمانی برای مدیریت دانش در نظر گرفتند.

عمده ترین تحولات مدیریت در ۳۰ سال گذشته

  • دهه ۱۹۸۰: جنبش کیفیت
  • دهه ۱۹۹۰: جنبش مهندسی مجدد
  • دهه ۲۰۰۰: مدیریت دانش

مفاهیم و تعاریف مدیریت دانش:

مدیریت ‌دانش “مجموعه‌ای از فعالیت‌هاست که به شرکت کمک کرده تا دانش را از داخل و خارج سازمان به دست آورد”. مدیریت‌ دانش به فرآیند تسخیر تخصص‌های جمعی و هوشمندی در سازمان و استفاده از آنها برای پرورش نوآوری از طریق یادگیری سازمانی مستمر اشاره دارد. و در تعریف دیگری مدیریت دانش “آگاهی و عمل مدیریت از خلق، انتشار، توزیع و کاربرد دانش برای اهداف استراتژیک سازمان است”.

knowledge management

پیچیدگی و گستردگی مفهوم مدیریت دانش باعث شده است تا نگرش یکسانی در خصوص مدیریت دانش شکل نگیرد. لذا صاحب نظران مختلف از زوایای متفاوتی به آن نگریسته و به تعریف آن پرداخته اند. علی رغم این واقعیت، نمونه هایی از رایج ترین تعاریف مدیریت دانش در اینجا ارائه می گردد:
مدیریت دانش به مجموعه ای از فعالیت های منظم سازمانی گفته می شود که جهت دست یابی به ارزش بزرگ تر، از طریق دانش در دسترس صورت می گیرد. دانش در دسترس کلیه تجربیات و آموخته های افراد یک سازمان و کلیه اسناد و گزارش ها در داخل یک سازمان را شامل می شود.
مدیریت دانش در برگیرنده رفتارهای انسانی، نگرش ها و قابلیت های انسانی، فلسفه های کسب و کار، الگوها، عملیات، رویه ها و فناوری های پیچیده است.

روند تکاملی سازمان ها به سوی سازمان های دانش محور

  • اقتصاد کشاورزی
  • اقتصاد منابع طبیعی
  • انقلاب صنعتی
  • انقلاب محصول
  • انقلاب اطلاعات
  • انقلاب دانش

مدیریت دانش در یک نگاه

مدیریت دانش در یک نگاه

سلسله مراتب دانش:

سلسه مراتب دانش

داده: کلمات، اعداد، نمادها و تصاویری که با هدف ثبت فعالیت ها استفاده می شوند داده هستند.
اطلاعات: داده هایی که در یک زمینه خاص و با هدفی مشخص پردازش و انتخاب شدند.
دانش: اطلاعاتی است که با تخصص، تجربه، نحوه تفکر فرد و تجزیه و تحلیل محیط ترکیب شده و در ذهن فرد ذخیره شده است.
حکمت: بیانگر درک حقیقت جهانی، تمایل به سعادت، بصیرت و توانایی یادگیری است که مانند دانش نمی شود آن را تسهیم کرد.

فرایندهای مدیریت دانش

کسب دانش
ذخیره و نگهداری دانش
توزیع و انتقال دانش
به کارگیری دانش

کسب دانش: این مرحله شامل تمام فعالیت هایی است که دانش یا دانش های جدید را به سیستم وارد می کند. در اینجا فعالیت هایی نظیر کشف، ایجاد و یا توسعه دانش، ‌حائز اهمیت است. چنان که داونپورت و پروساک نیز گفته اند؛ به هنگام صحبت درباره دانش آفرینی، همان اندازه که منظورمان «دانش کسب شده» به وسیله سازمان است، «دانش خلق شده» در درون آن نیز مورد نظر است. در حقیقت، همه سازمان های سالم، دانش را خلق و از آن استفاده می‌‌کنند. آن ها بدون دانش جدید نمی توانند پویایی خود را حفظ کنند. برای خلق دانش نظریات مختلفی ارائه شده که بارزترین آن ها الگوی چهار مرحله ای نوناکا و همکاران اوست.

مدل نوناکا و تاکوچی

آنان در مدل خود، دانش را به دو نوع دانش صریح (آشکار،مدون) و دانش ضمنی (نهفته،ذهنی) تقسیم کرده اند. اگر دانش بشری را به صورت کوه یخ و یا درخت درنظر بگیریم، قسمت کوچک و بیرونی آن دانش صریح ومدون و قسمت عظیم آن که آشکار نیست، دانش نهفته و ضمنی است.

دانش نهفته و ضمنی

به این ترتیب دانش ضمنی مجموعه ای از تجارب شخصی، مهارت ها، دیدگاه های حرفه ای و کاری، الگوهای ذهنی درون فرد که است به سادگی قابل انتقال نبوده و کامل جنبه شخصی و فردی دارد. بنابراین این دانش از طریق کاربرد آشکار می شود و از این ویژگی برای انتقال و آموختن آن (از طریق ارتباط و تعامل شخصی با افراد خبره و با مهارت) باید استقاده کرد.

ذخیره و نگهداری دانش: در اینجا فعالیت هایی مورد نظر است که دانش را در سازمان ماندگار می کند، در این راستا می توان به حافظه سازمانی اشاره کرد. مهم ترین وظیفه حافظه سازمانی، نگهداری از دانش سازمانی است. اما باید توجه داشت که حافظه سازمانی، صرفاً توانایی نگهداری دانش های صریح را دارد. در کنار حافظه سازمانی باید حافظه فردی را که محل نگهداری دانش های نهفته است مورد توجه قرار داد. برای اثربخشی برنامه های مدیریت دانش، باید میان این دو نوع حافظه پیوندی تنگاتنگ برقرار کرد .

ذخیره و نگهداری دانش

توزیع و انتقال دانش: یکی از مشکلات و چالش های اصلی مدیریت دانش، تبدیل و انتقال دانش نهفته به دانش صریح است. در اینجا فعالیت هایی مطرح می شود که با جریان دانش از شکلی به شکل دیگر و یا از فردی یا گروهی به فرد یا گروهی دیگر، در ارتباط است؛ فعالیت هایی نظیر کدگذاری دانش و تشکیل تیم های تبادل دانش در این مرحله حائز اهمیت است. نکته قابل توجه انتقال دانش این است که انتقال دانش باید با جذب دانش همراه باشد .

انتقال دانش

به کارگیری دانش : دانش، زمانی ارزشمند است که به کار گرفته شود، فعالیت های مدیریت دانش باید طوری باشد که نه تنها اقدامات و برنامه های کلان سازمان را تحت تأثیر قرار دهد، بلکه آثار آن در فعالیت های روزمره سازمان مشاهده شود .

چرا باید دانش را مدیریت کرد؟

امروزه به علت تغییرات سریع در فناوری ها و پیچیدگی محیط، سازمان ها مجبور هستند به منظور حفظ حیات خود مدام تغییر کنند تا رقبا نتوانند از آن ها پیشی بگیرند. این تغییرات باید مبتنی بر جمع آوری داده ها و اطلاعات مناسب از محیط و تبدیل آن ها به دانش باشد. دانش تنها منبع مطمئن برای ایجاد مزیت رقابتی پایدار است و سازمان ها به این نکته پی برده اند که دانش به عنوان سرمایه فکری برای مردم و سازمان ها ارزشمند است به طوری که سازمان ها بر این نکته اذعان دارند که موفقیتشان به علت تجارب و مهارت های منابع انسانی شان می باشد نه دارایی های فیزیکیشان. به همین دلیل این دارایی ارزشمند یعنی دانش را باید مدیریت کرد.

چرا باید دانش را مدیریت کرد

مدیریت دانش در سازمانهای مجازی:

مدیریت دانش در سازمانهای مجازی، یکی از رویکرد های جدید در این زمینه است. تعاملات در حوزه مدیریت دانش، پیچیده و شامل مذاکره، اشتراک، و به کارگیری دانش در همه ابعاد سازمان است. با رشد تکنولوژی های ارتباطی و به دنبال آن گسترش کاربرد سازمانهای مجازی در محیط به شدت در حال تغییر امروزی و شکل گیری انبوه اطلاعات و دانش در آنها، ضرورت به کارگیری ابزارها و فرایندهای مدیریت دانش برای بهره برداری و کسب مزیت رقابتی به خوبی نمایان می گردد. امروزه مرزهای ثابت و مشخص سازمانی به دلایل مختلف از جمله تغییرات گسترده در بازار (شکل و فرم، زمان پاسخ گویی، محل پاسخ گویی، کیفیت، خدمات پس از فروش و …) و عوامل موفقیت سازمانهای کنونی (سرعت، انعطاف پذیری، یکپارچگی، نوآوری و …) تغییر یافته و مرزهای منعطف و متحرک جایگزین این مرزهای ثابت شده است. به طور کلی سه نوع کسب و کار در سازمانها قابل مشاهده است: کسب و کار ارتباط با مشتری، ابداع محصول و کسب و کار زیرساختها. نزدیک به یک قرن است که نظریه های اقتصادی فرض می کنند که مدیریت تمامی این کسب و کارها باید به صورت یکجا و در یک سازمان انجام پذیرد چرا که اگر در سازمانهای مجزا باشد، هزینه های ارتباطات ظهور می کنند. با ظهور مفهوم سازمانهای مجازی و پیشرفت تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات، مشخص گردید که می توان این کسب و کارها را در سازمانهای مجزا و حتی با هزینه بسیار کمتر، مدیریت و اجرا کرد. امروزه دانش یکی از مولفه های مهم در برتری رقابتی محسوب می شود. بنابراین مشخص کردن دانش موجود سازمان و دانش مورد نیاز آن و فراهم نمودن جایگاهی برای نگهداری و استفاده مناسب از آن ، مشخص کننده ارزش رقابتی سازمان در جامعه دانش محور امروز است. اینجاست که اهمیت و نقش مدیریت دانش در سازمانهای امروزی مشخص می گردد. اما به راستی مفهوم سازمان مجازی و مدیریت دانش چیست و در محیط بسیار متغیر و رقابتی، برای کسب برتری رقابتی چه ارتباطی میان این دو مقوله مهم سازمانی وجود دارد؟

مدیریت دانش در سازمان های مجازی

 

پایگاه های دانش سازمان مجازی بسیار بیشتر از سایر سازمانها گسترده و پخش شده است چه درون سازمان و چه بیرون آن در میان تامین کنندگان، پخش کننده ها، مشتریان و حتی رقبا. اگرچه این موضوع، مدیریت دانش در این سازمانها را مهمتر و مشکل تر می کند، اما این گستردگی منافع زیادی نیز به دنبال دارد از جمله اینکه موقعیتهای بیشتری برای رقابت پدیدار شده و قیمت ها کاسته می شود که باعث جذب رضایت مشتریان و وفاداری هرچه بیشتر آنان به سازمان خواهد شد. به طور کلی سازمانهای مجازی بسیار مشتری مدار بوده و نظرات و دانش مشتری را برای بهبود تولید کالا و خدمات به کار می گیرند. در این نوع شراکت تجاری، سازمان به جای اینکه خود، دانش مورد نیاز را خلق کند، از دانش دیگر شرکا استفاده می کند و به این ترتیب هزینه ها را کاهش می دهد. پخش کردن دانش و استفاده از آن در سازمانهای جدا از هم بسیار مشکل است. همچنین امکان از دست رفتن یکپارچگی دانش وجود دارد. اعتماد متقابل در فرهنگ سازمان مجازی، نکته کلیدی در پخش دانش و انتقال آن بین سازمانهای مستقل تشکیل دهنده آن است. شرکتها در سازمان مجازی به توانمندی های یکدیگر دسترسی دارند و این بدان معنی است که سازمانها در تلاش هستند تا روی آنچه که بهتر می توانند انجام دهند، کار کنند. توانایی سازمان برای تغییر به سمت موجودیت مجازی، با ادغام مفاهیم سازمان مجازی و مدیریت دانش، امکان پذیر است. برای رسیدن به برتری استراتژیک و نگهداری آن، مدیریت این فاکتورهای تغییر، بسیار مهم است. توانایی سازمان برای شرکت در سازمان مجازی، به عوامل داخلی و خارجی زیادی نظیر تکنولوژی سازمان، ساختار و استراتژی آن، پروسه های مدیریتی سازمان، مهارتهای کارکنان آن و فرهنگ سازمانی بستگی دارد. به طور کلی برای تغییر به سمت سازمان مجازی باید تکنولوژی اطلاعات و ارتباطات سازمان در حد قابل قبولی بوده و فعالیتهای مدیریت دانش در سازمان به منظور ایجاد اتحاد استراتژیک، اجرا گردد. برای این منظور باید سازمان در محیط تجارت الکترونیک فعالیت کرده و استراتژی مناسب برای این تغییر را داشته باشد. اما اصلی ترین عامل، توجه به فرهنگ سازمانی است که باید به سمت ایجاد فرهنگ مجازی پیش رود. به طور کلی درک کلی از سازمان را می توان فرهنگ سازمانی نامید که این دریافت از سازمان مجازی، فرهنگ مجازی نامیده می شود.

Sending
User Review
۰ (۰ votes)

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.